به نام خدا پویانماییهای ایرانی

در این وبلاگ به انیمیشن ها و نرم افزارهای ایرانی میپردازیم

به نام خدا پویانماییهای ایرانی

در این وبلاگ به انیمیشن ها و نرم افزارهای ایرانی میپردازیم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ضررهای کوکاکولا» ثبت شده است

۳۱
خرداد

روایتی مخوف از "کارخانه کوکاکولا"

آیا کارخانه کوکاکولا به متخصصین تغذیه پول می‌دهد تا نتایج را وارونه نشان دهند؟ من از این مسئله شگفت زده نمی‌شوم، چرا که چیزهایی که در آنجا دیدم به اندازه کافی مرا وحشت زده کرده است.

به گزارش ایندیپندنت، پسر نوجوانی را دیدم که به زور 14 سالش می‌شد و قد متوسطی هم داشت. او لباس‌های براق و زننده مدرسه‌اش را به تن داشت. صورتش هم به خاطر کار طاقت فرسای سرپا ایستادن سرخ شده بود. در دستش چه بود؟ یک بطری دو لیتری اسپرایت!
 
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرادید، قساوت چون نوشابه گازداری که زیاد تکان داده شده، به همه جا پاشیده شده است. در پیگیری‌های انجام شده توسط تایمز مشخص شده که کارخانه کوکاکولا سالانه میلیون‌ها دلار خرج می‌کند تا یک حقیقت انکار ناپذیر را انکار کند.
 
صادقانه بگوییم، هر کسی که آنقدر ساده است که نتایج "پژوهش‌های" مبنی بر عدم چاق کننده بودن نوشابه‌های گازدار را باور کند، احمقی بیش نیست. اما مشکل این نیست؛ مشکل کاری است که کارخانه کوکاکولا در روز روشن انجام می‌دهد و کسی خم به ابرو هم نمی‌آورد.
 
اولین کار درست و درمان من!
اولین کار "درست و درمان" در سال 2009 به من پیشنهاد شد اما انگار جواب گناهانم را پس می‌دادم. من با شرکت «کولا کولا اینترپرایز» کار می‌کردم که آن موقع بازوی بریتانیایی کارخانه کوکاکولا بود. من نماینده فروش بودم. یک ون پر از انواع نوشیدنی‌های کوکاکولا دستم بود که با تمام آن‌ها در بچگی خاطره داشتم (فانتا، اسپرایت، کاپری سان و انواع دیگر). من ون را روشن می‌کردم و آرام می‌رفتم و فقط می‌فروختم.
 
دو روز کافی بود تا تمام اشتیاقم نابود شود. در روز دوم با خودروی برچسب خورده‌ام نزدیک سومین فروشگاه شدم. اهدافم کاملا روشن بود: مشتری را بشناسم، مشتری‌های آن‌ها را بشناسم، هر چیزی که می‌خواهند را به آن‌ها بفروشم و سپس چیزهایی که نیاز ندارند را هم به آن‌ها بفروشم.
 
پمپ بنزین و یک بطری دو لیتری اسپرایت  
وقتی به محوطه پمپ بنزین رسیدم، پسر نوجوانی را دیدم که به زور 14 سالش می‌شد و قد متوسطی هم داشت. او لباس‌های براق و زننده مدرسه‌اش را به تن داشت. صورتش هم به خاطر کار طاقت فرسای سرپا ایستادن سرخ شده بود. در دستش چه بود؟ یک بطری دو لیتری اسپرایت!
 
میزان شکر موجود در آن بطری 136 گرم بود. این میزان برابر بود با 144 درصد میزان نیاز روزانه بدنش! و اتفاقا من چهار بسته از آن‌ها را در پشت ون داشتم که منتظر مشتری بودند.

  • صابر سبحانی